میدونیم تو برنامه ریزی استراتژیک حتما تحلیل محیط داریم که همون اوائل کار انجام میشه. تو این تحلیل محیط هم باید اطلاعات مناسب و به درد بخور و ثبت شده ای داشته باشیم که وضعیت گذشته و الان سازمان رو نشون بده. خلاصه بفهمیم قبلا چه کارهایی کردیم و الان تو چه وضعیتی هستیم. اگه یه MIS مناسب داشته باشیم میتونه بهمون کمک کنه که این دو وضعیت رو نشون بده.
در ضمن باید تو MIS هم از شاخصها استفاده کنیم. چون بدون شاخص فقط یه سری داده های ثبت شده داریم که به تنهایی چیزی رو نشون نمیده. ولی اگه شاخص و معیار تعریف کنیم میشه فهمید که وضعیت سازمان تو مثلا زمینه درآمد در گذشته به چه صورت بوده و الان تو چه وضعی هستیم.
این شاخصها هم دو دسته هستن:
دسته اول فقط وضعیت سازمان رو تو یه مقطع خاص نشون میده (مثال پروژه ایش: الان چقدر سیمان داریم، چند نفر نیروی انسانی داریم، چند دستگاه ماشین آلات سنگین داریم)
دسته دوم وضعیت عملکرد یه سازمان رو تو یه بازه زمانی مشخص و معین نشون میده. (مثال پروژه ایش: شاخص های زمانی و هزینه ای EV تو یک ماه)
به این ترتیب با استفاده از اطلاعات موجود و کارکرد انجام شده با این شاخصها یه معیار رو تعریف میکنین و برنامه ریزیتون در جهت رسیدن به اون انجام میدین. (شاخص زمانی مثلا 0.6 هست در صورتی که معیارمیگه بزرگتر مساوی 1 خوبه. سمت و سوی برنامه ریزیمون در جهتی باشه به این 1 برسیم وگرنه زمان رو از دست میدیم)
وضعیت بازار کار برنامه ریزی و کنترل پروژه در دنیا
جایگاه سیستم اطلاعات مدیریت و شاخصهای آن در برنامه ریزی استراتژیک
تو ,رو ,یه ,وضعیت ,نشون ,سازمان ,و الان ,سازمان رو ,رو نشون ,داشته باشیم ,ثبت شده
درباره این سایت